پریسا پریسا ، تا این لحظه: 14 سال و 2 ماه و 30 روز سن داره

نازدونه ، دردونه .....

شیطنت های پریساخانم در مسجد

پریسا خانم گاه گاهی برای نماز خواندن با مادر بزرگش به مسجد می رود پنج شنبه بود که من هم در خانه بودام . . . مادر بزرگ می خواست برود مسجد . خلاصه وقتی پریسا خانم فهمید ، گفت منم  می آیم و در نتیجه ما با هم به مسجد رفتیم خلاصه بگذریم که خانم خانم ها کلی با چهار پایه ها بازی کرد ......و جریان از اینجا شروع شد که در هنگام نماز ، وقتی همه سجده کرده بودند و سکوت همه جا را فرا گرفته بود ناگهان پریسا با صدای بلند و زبان شیرینش گفت : خاله ها پاشید من که خیلی خنده ام گرفته بود و به زور خودام را نگه داشتم در سجده بعدی هم خانم خانم ها شیطنت بعدی را کرد و رفت روی چهار پایه و با صدای بلند گفت : خاله ها سلام این بود نما...
30 فروردين 1391

شیرین زبانی

- وقتی من آشپزی می کنم پریسا خانم هم یک چهارپایه دارد که زیر پایش می گذارد و به من کمک می کند . مثلاحتما باید نمک و فلفل و زرد چوبه توسط پریسا خانم داخل غذا ریخته شود والا قهر و جیغ و .... عواقب کار خواهد بود . - پریساخانم موقع دست و صورت شستن که حتما توسط خودش باید انجام بشود هم از چهارپایه استفاده می کند . دخترام موقعی که می خواهد دست هایش را بشوید و آستین اش را بالا بکشد می گوید : مامان آستین ام را کوتاه کن  (یعنی آستین لباسم را بالا بکش ) - دیروز به آشپزخانه رفت تا دستش را بشوید ، چهارپایه اش داخل آشپزخانه نبود با نزد من آمد و با تعجب گفت : مامان چهارپایه ام را پخته ای من از حالت متعجب پریسا و طرز ...
16 فروردين 1391

پریسا جان در نوروز 1391

نوروز در کنار خانواده بابایی بودیم . پریسا هم با دو تا دختر عموهایش بازی می کرد. البته با دختر عموی بزرگترش بیشتر بازی می کرد . یکی از کارهای بامزه پریسا این بود که وقتی دختر عموی کوچکش دیناکوچولو (که به موبایل خیلی علاقه داشت و دوست داشت هرکی موبایل دارد ازش بگیرد) موبایل کسی را برمی داشت ، بلافاصله پریسا از او می گرفت و می گفت مال تونیست ،این موبایل برای مامانم است و یا برای ..... است و حتی دینا کوچولو وقتی موبایل پدرش را هم برمیداشت باز پریسا آنرا می گرفت و می گفت گوشی عمویم  است و گوشی را به صاحبش می رساند. خلاصه اینکه دینا کوچولو هم دختر خوش اخلاقی است و وقتی پریسا چیزی را ازش می گرفت لبخندی می زد...
14 فروردين 1391
1